سه قلو ، قند عسلا گل پسرا

.: ارشیا اردلان ارسلان تا این لحظه ، 1 سال و 9 ماه و 7 روز سن دارد :. معلومه اردلان خدای زرنگ بازیه. وقتی دلش نخواد کاری را بکنه خودش را به زمین و زمان می زنه وقتی هم که بخواد خیلی زبر و زرنگه . وقتی می ریم بیرون تا جایی که بتونه سعی می کنه از من بیچاره سواری بگیره و کمتر راه بره مگر اینکه یه کلید بدیم دستش اونوقت بدو بدو هم می کنه کسی کلیدش را نگیره. بچه اخم کردن بلد نیست و فقط می خنده .  وقتی بهش میگیم بخند سرش را میاره جلو و از اون خنده های دلنشین می کنه . عاشق لباس جدید هست و راه خوبی برای آروم کردن جیغ های بنفش . به این صورت که لباسهایی که هدیه گرفتن و بزرگه را مثلا امتحان می کنم ببینم اندازه شده ولی دیگه نمیگذاره...

.: ارشیا اردلان ارسلان تا این لحظه ، 1 سال و 9 ماه و 7 روز سن دارد :. رفتار ارسلان خیلی من را یاد دوران دبستان و مبسرها می ندازه . خیلی خودشیرینی می کنه (مدام من را بوس می کنه گاهی هم از پشت گردنم را بغل می کنه و صورتم را می بوسه و بدون هیچ توقعی حتی یه توجه کوچیک از کنارم می گذره البته با توجه خیلی زیاد من مواجه می شه) مسئولیت کار دیگران را به عهده می گیره (اگه هر کسی عصبانیم کرده باشه میاد و من را می بوسه اگه خرابکاری کرده باشن سعی می کنه درستش کنه اگه در حال انجام کار بدی باشن مانعشون می شه اگه از دست من فرار کرده باشن سعی می کنه دستشون را بگیره ییاره یا بغلشون کنه که من را با این کاراش از خنده می کشه) اگه هر کاری از کسی بخو...

همه سعیم اینه که بچه ها خونه دیگران خرابکاری نکنن ولی خیلی سخته .  نمی دونم گفتم که ارشیا تابلوی تازه قاب کرده مامان را انداخت و خوشبختانه فرار کرد و بلایی سر خودش نیامد. اینبار ارشیا و ارسلان از خستگی و غفلت من و مامانم استفاده کرده و روغن چرخ مامان را برداشتن (توی اتاق مامانم که خیاطی می کنن همه چیز حتی سوزن در دسترس هست) و توی پریز برق خالی کردن البته خودشون هم بی نصیب نموندن دیوار هم رنگ روغن کردن . وقتی ما فهمیدیم که مامانم خواست ارسلان را ببوسه و متوجه بوش شد ، منم عصبانی شدم همه را آوردم طبقه پایین (خونه خودمون) و با صابون شستم به دلم نشد یکی یکی بردم حمام بعد مامانم با خنده آمد پایین و به بچه ها با ادا و خنده و حرکت دست گف...

.: ارشیا اردلان ارسلان تا این لحظه ، 1 سال و 9 ماه و 7 روز سن دارد :. موقع خوردن هر چیزی عادتشون دادم که یه چیزی زیرشون پهن کنن و اگه لازم باشه یه پارچه ای هم روی شلوارشون بندازن تا کثیف نشه. و بعد هم جمع کنن ببرن بذارن سر جاش. خیلی هم به این کار علاقه مند شدن. حتی وقتی ارسلان گرسنه میشه میره یه زیر انداز میاره و پهن می کنه و روش میشینه و می گه هم. یه بار هم هر کار می کردم ارسلان غذا نمی خورد و ارشیا هم بازیش گرفته بود اردلان هم خواب بود ، البته ارشیا و ارسلان هم تازه از خواب بیدار شده بودن.خلاصه ارشیا قاشق را از من گرفت و غذا کرد به جای خودش سعی کرد به ارسلان بده و بهش می گفت هم هم هم وقتی ارسلان خواست بخوره ارشیا هم دهنش را باز ...

.: ارشیا اردلان ارسلان تا این لحظه ، 1 سال و 9 ماه و 7 روز سن دارد :. این نکته را لازم به ذکر می دونم برای خواننده های عزیزم که با مشکلات بچه نارس آشنا نیست : بچه های نارس به همون اندازه که زود به دنیا آمدن به همون اندازه هم از لحاظ تکاملی از بقیه بچه ها عقبن .  بچه های من 6 هفته زود به دنیا آمدن و این مورد بیشتر در غذا خوردن و معده و ریه حساسشون و گفتارشون و گاها حرکتی بروز کرده. ارسلان این روزها خیلی بهتر از بقیه حرف می زنه . همونطور که زودتر دندان درآورد فکر کنم زودتر هم به حرف بیاد . این روزها خیلی سعی می کنه که کلمات بیشتری را یاد بگیره ما هم تشویقش می کنیم . این روزها روی کلمه افتا(افتاد) خیلی تأکید داره و سریع گذ...

.: ارشیا اردلان ارسلان تا این لحظه ، 1 سال و 9 ماه و 7 روز سن دارد :. هر وقت که فرصت بشه می برمتون پارک نزدیک خونه یا کمی اونطرفتر که باز هم میشه پیاده رفت و سرسره داره. بچه ها مؤدبی هم داره که عاشق شما هستن یکیشون به اسم عطیه 8 سالش هست و از بقیه بزرگتره و رقابت سر محبت به شما را در دل بچه ها انداخته با همه وجودش به شما کمک می کنه حتی با اونکه خودتون به راحتی از پله ها بالا می رین بغلتون می کنه می بره بالا و بعد اول خودش سر می خوره(سرسره جفتی) و بعد وامیسته شما را از سرسره می گیره. رقابت سر اینه که کی پایین سرسره شما را بگیره . بغل کی برین . کی بوستون کنه . کی کفشتون را بپوشونه یا بیاره من بپوشونم .  حتی سرسره را براتون ق...

.: ارشیا اردلان ارسلان تا این لحظه ، 1 سال و 9 ماه و 7 روز سن دارد :. خیلی وقتها بود که دوست داشتم بیام نت اما واقعا نمی تونستم. یکمی بیشتر از قبل ضعیف شده بودم . خدا حفظ کنه پدر و مادرم را که پشتیبانم هستن و با همه خستگیها و مریضیهاشون باز هم دست از حمایت من بر نمی دارن. تا بتونن ما را بیرون می برن با وجود اینکه همیشه خسته و کلافه برمی گردیم خونه. اگر نتونن هم کمی با بچه ها بازی می کن و سر گرمشون می کنن یا می برنشون بالا خونه خودشون اما چون مهارشون سخته من سعی می کنم زود برم بالا یا زود بیارمشون پایین آخه خیلی شیطون هستن و کارهای خطرناک می کنن و مامان و بابای من تعداد زیادی از مهره های کمرشون آسیب دیده هست و درد به پاهاشون هم منتقل میش...

.: ارشیا اردلان ارسلان تا این لحظه ، 1 سال و 8 ماه و 25 روز سن دارد :. طبق معمول بازهم ارشیا پیش گام. ارشیا شروع کرده به ملق زدن.  دیروز عصر که در حین بازی و شیطنت به بچه ها غذا می دادم دیدم ارشیا ایستاده سرش را گذاشت زمین و تا آمدم بگم نکن داری غذا می خوری دیدم ملق زد . تشویقش کردم و اعتراضم فراموشم شد . از اون موقع دیگه هر وقت می گم ملق می زنه و خودش را برای ناظرین خیلی لوس می کنه و منتظر تشویق می مونه . داداشهاش هم ازش تقلید می کنن اما هنوز این هماهنگی بین اعضای بدنشون را بدست نیاوردن ما هم تشویقشون می کنیم ولی مشخصه که می فهمن به هدفشون نرسیدن. ...